دولت برای خروج بازار مسکن از رکود به ارایه تسهیلات 80 میلیونی تومانی به متقاضیان پرداخت اما این تسهیلات نیز پس از مدتها نتوانست بازار مسکن را از رکود خارج کند.

نرخ بازپرداخت بالا در تسهیلات مسکن و همچنین سود سپرده گذاری مناسب(بالا) در بانک ها، سرمایهها را از بازار مسکن دور میکند و به بازارهای کم ریسکتر سوق میدهد و تا زمانی که خریداران خرد تحرک واقعی در بازار مسکن را مشاهده نکنند حاضر به بازگشت به این بازار نیستند.
به گزارش
نکته آنلاین ، رکود، بازا
ر مسکن را به کسادی کشانده و برای سرمایهگذاری ناامن کرده و این اتفاق در حالی رخ داده که رونق این بازار تاثیر مثبتی نیز در ایجاد
اشتغال دارد و هر مسکن متوسط 150 شغل مستقیم و هزار شغل غیرمستقیم ایجاد میکند.
علل رکود مسکن از زوایای مختلفی قابل بررسی است، اما به هرحال میزان سازندگان مسکن و تقاضای ورود به این بازار برای سرمایهگذاری با سردی مواجه شده است.
برخی از دلایل تکان نخوردن بازار با وجود وام 80 میلیونی به بالا رفتن قیمت ساخت در سالهای اخیر، رشد 60 درصدی نرخ مسکن در حالی که افزایش توانایی خرید وجود نداشته است، گرانی کارگر، نبود نقدینگی، عوارض روزافزون شهرداریها و تغییرات نرخ مصالح ساختمانی بوده است.
آنچه در این میان جالب است، عدم خروج از رکود دراین مدت زمان طولانی است، زیرا رکود در بازار مدت زمان معینی بین دو تا 4 سال دارد. در این زمان یکی از طرفین معامله حال خریدار یا عرضهکننده شکست را پذیرفته و خرید و فروش دوباره آغاز میشود.
دولت برای ایجاد حیات در بازار مسکن تلاش کرد تا با افزاش رقم وامهای بانکی، شور و هیجان را به بازار مسکن باز گرداند، اما آیا این نرخهای
وام با اقساط بالای 800 هزار تومان و سود 24 رصد میتواند دوباره شوق خرید خانه را دردل کارمندان با حقوقهای این چنینی وارد کند؟
پرداخت وام 80 میلیونی به مدیریت بازار مسکن نیازمند است و باید با برنامهریزی و حمایت از خریدار، فروشنده و سرمایهگذار این بخش با آرامش بیشتر بتوانند وارد گود شوند.
وامهایی 80، 60 و 40میلیون تومانی که شرایط خاصی دارد و باید سرمایهگذاری یکسالهای انجام شود. همچنین تعداد وامها بیش از 80 هزار فقره در سال نیست و این محدودیت گرچه برخروج از رکود موثر است، اما بین یک میلیون و 200 هزار تا 500 هزار واحد مسکونی در کشور نیاز است که تنها 80 هزار مورد آن با این وام در کشور فراهم میشود که این درصدی نیست که تاثیر آنچنانی داشته باشد.
از طرفی دیگر در حال حاضر مسکنهای تولیدی دو سال گذشته روی دست سازنده مانده و خریداری وجود ندارد تا با بازگشت سرمایه سازندهها اقدام به ساخت مسکن جدید کنند و برنامه ریزیها باید بگونه این باشد که خریدار و سازنده در کنار یکدیگر پیش بروند در غیر اینصورت در آینده با مشکلات دیگری مواجه خواهیم شد.
سود بانکی نیز رقیبی برای بازار مسکن شده است و کسانی که کمی سرمایه دارد، به دلیل سهلالوصول بودن سود آن را در بانک میگذارد و کاهش دو درصدی سود پرداختی آنقدر نیست که سپردهگذار ریسک خارج کردن سپرده از بانکها را بپذیرد و تاثیر شگرفی در خروج سرمایه از بانکها ندارد.
همچنین دلیل ندارد اگر این سرمایه از بانکهها خارج شد به سمت بازار راکد مسکن هدایت شود، زیرا در این گونه مواقع سرمایهها به سمت فعالیتهای پرسودتر مانند طلا، دلار، واردات، صادرات و بازرگانی میرود و بازار مسکن باید فعال باشد تا این سرمایه را جذب کند.
بنابراین نرخ بازپرداخت بالا در
تسهیلات مسکن و همچنین سود سپرده گذاری مناسب(بالا) در بانک ها، سرمایهها را از بازار مسکن دور میکند و به بازارهای کم ریسکتر سوق میدهد و تا زمانی که خریداران خرد تحرک واقعی در بازار مسکن را مشاهده نکنند حاضر به بازگشت به این بازار نیستند.